- ما بین
- میانه ی
معنی ما بین - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
آخر بین، عاقبت اندیش فرجام بین مال اندیش: شخص مال بین و دور اندیش حقایق را با چشم عقل می نگرد
در وسط، در میان، آنچه در میان است
در میان
(دخترانه)
فرهنگ نامهای ایرانی
زیبارو، دارای پیشانی سفید و زیبا، آنکه پیشانی اش مانند ماه درخشان است، مه (فارسی) + جبین (عربی)
شنونده بیننده
وارسی کننده، کنترل کننده
کسی که در امری یا در همه امور بنظر سوء ظن نگرد مقابل خوش بین، آنکه جهان آفرینش را پر از یاء س و حرمان و بدبختی داند مقابل خوش بین
قرقره، ماسوره
آنکه بلیتهای ورودی را بازدید کند
با وجود این مع هذا علاوه بر این
آنکه یک چیز را دو تا بیند احول، دو رو منافق
جمع راکب، شتر سواران سواران جمع راکب در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند) سواران
هوشیار، هوشمند
جمع راهب، هیرسایان جمع راهب در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
جمع راغب در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
طرفین، دو جانب
کسی که بر تاس (کاسه) دعا نویسد و خواند تا تاس خود بحرکت آید و بجایی که وی خواهد رود تاس گردان
بنگرید به شربین درخت سدر، درخت پسته
آنکه به وسیلۀ رمل و کتاب، طالع مردم را می بیند و بخت و اقبال و سرنوشت کسی را پیشگویی می کند، آنکه از طریق نخود، ورق، خطوط کف دست، فنجان قهوه و چیزهای دیگر حوادث را پیش گویی می کند، طالع بین، فال گو، فال گیر
بینندۀ باغ، آنکه به تماشای باغ برود، برای مثال باغ بین را چه غم که شاخ شکست / باغبان راست غصه ای گر هست (اوحدی - ۵۴۳)
آنکه پیشانیش مانند ماه تابان باشد، کنایه از زیبارو
کسی که در طاس فال می بیند، آنکه به وسیلۀ طاس جادوگری می کند
جمع طالب، خواستاران، دانشجویان، جمع طالبی به معنای وابستگان امام علی (ع)
جمع غالب، فرخادان چیرگان غلبه کننده چیره قاهر پیروز، بخش زیاد قسمت اعظم اغلب اوقات وی غالب همت ایشان، احتمال غالب ظن قوی: هر که امروز نبیند اثر قدرت او غالب آنست که فرداش نبیند دیدار. (سعدی)، جمع غالبین
آنکه یک غاز را در نظر گیرد و حساب کند، بسیار لئیم سخت خسیس
جمع غائب، غایبین در فارسی نبودگان اوناکان جمع غایب. در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند) مقابل حاضرین
جمع غایب. در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند) مقابل حاضرین
مروینش کت پیشگوی اختری کندا
آنچه که بود، یکی از انواع علاقه مجاز است که اعتبار آن لفظ در معنی غیر ما وضع له استعمال شود. ما کان نامیدن چیزیست بدانچه در گذشته بدان نام بوده و اکنون نیست ماند و آتوا الیتامی اموالهم یعنی آنان که سابقا یتیم بودند ولی اکنون بالغ شده اند
آنچه که در او (آن) است (برای مذکر آید)، یا دنیا و مافیها. جهان و آنچه در آنست